
نسخه اصلی نقاشی «تن تن» که بر روی جلد اولین جلد از سری کتابهای «تن تن» چاپ شده بود، 1.12 میلیون دلار به فروش رسید.
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر و به نقل از نشنال، این تصویر که خالق آن «هرژه» تصویرگر سرشناس بلژیکی است، «تن تن» را در حالی که بر روی کنده درختی نشسته است و سعی دارد یک پروانه هواپیما چوبی بسازد به تصویر میکشد.
ادامه مطلب بیش از یک میلیون دلار برای اولین نقاشی تنتن
مستند جدید «مارتین اسکورسیزی» درباره «باب دیلن»، خواننده و ترانهسرای برنده نوبل ادبیات از فردا (چهارشنبه) در شبکه نتفلیکس و همزمان با اکران محدود در سینما رونمایی میشود.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر به نقل از رویترز، این مستند با عنوان «Rolling Thunder Revue» روایتگر داستان یکی از عجیبترین تورهای کنسرت «باب دیلن» در سال ۱۹۷۵ در آمریکاست که در آن هنرمندان سرشناسی چون «جانی میشل»، «جون بایز»، «میک رانسون»، «بت میدلر»، «راجر مکگین»، «ایمولو هریس» و «آلن گینزبرگ» او را همراهی میکردند.
ادامه مطلب مستند اسکورسیزی از باب دیلن در پایان راه
برندگان هفتاد و سومین دوره جوایز «تونی» معروف به اسکار دنیای تئاتر با اعطای بیشترین جوایز به نمایش موزیکال «هیدستاون» اعلام شد.
به گزارش بخش تئاتر آکادمی هنر به نقل از ورایتی، نمایش موزیکال «هیدستاون» که با کسب ۱۴ نامزدی، پیشتاز این جوایز مهم در عرصه نمایش بود در نهایت موفق به کسب ۸ جایزه از جمله بهترین نمایش موزیکال، بازیگر مرد موزیکال، موسیقی، طراحی صحنه، نورپردازی، طراحی صدا و بهترین کارگردانی نمایش موزیکال شد تا برنده بزرگ شب اعطای جوایز تونی سال ۲۰۱۹ باشد و «سم مندس» و «برایان کرانستون» از دیگر برندگان سرشناس مهمترین جوایز عرصه تئاتر بودند.
پس از آن نمایش «فریمن» تریلری درباره خانوادهای که تلاش دارد تا از گذشته خشونت بارشان فرار کنند ۴ جایزه برد که جایزه بهترین نمایش درام و بهترین کارگردانی برای سم مندس از جمله آنها بود. «اوکلاهما!» نمایشی بازسازی شده درباره آمریکا نیز جایزه بهترین بازسازی یک موزیکال را برد و جایزه بهترین بازسازی یک نمایش غیرموزیکال به «پسران در گروه» رسید.
نمایش «قایقران» به کارگردانی «سم مندس» کارگردان برنده اسکار انگلیسی علاوه بر کسب جایزه بهترین نمایش و کارگردانی، جوایز بهترین طراحی صحنه و طراحی لباس را نیز به خانه برد.
در شاخههای بازیگری، «برایان کرانستون» برای بازی در نمایش «شبکه» برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد در نمایش شد و جایزه بهترین بازیگر زن اصلی زن در نمایش نیز به ««الن می» برای بازی در تئاتر «گالری واولری» اعطا شد.
جوایز بهترین بازیگر نقش اصلی مرد و زن نمایش موزیکال نیز به ترتیب به ««سانتونیو فونتانا» (توتسی) و «استفن جی. بلاک (نمایش شر) رسید.
کرانستون پس از دریافت جایزه گفت: «در نهایت مرد سفیدپوست پیر شکست میخورد.» و بعد از این شوخی با لحنی جدی به سیاستهای ضدمطبوعاتی ترامپ اعتراض کرد و گفت: «رسانه دشمن مردم نیست. آدم عوامفریب دشمن مردم است.»
امسال برادوی سالی پررونق را سپری کرد و با فروش ۱.۸ میلیارد دلار بلیت، فصلی با بیشترین توجه را پشت سر گذاشت. «کشتن مرغ مقلد» که با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته هارپر لی ساخته شده عنوان پرفروشترین نمایش آمریکایی تاریخ را دریافت و ۹ نامزدی تونی کسب کرده بود.
جیمز کوردن مجری «لیت لیت شو» برای دومین بار اجرای مراسم را برعهده داشت.

در بامداد ۲۶ آوریل سال 1986 میلادی، انفجار یکی از راکتورهای نیروگاه اتمی چرنوبیل در اتحاد جماهیر شوروی (واقع در کشور اوکراین امروزی) منجر به حادثه اتمی چرنوبیل گردید. این انفجار که از آن به عنوان سنگین ترین فاجعه هستهای جهان نام برده میشود، دستمایه ساخت مینی سریال پنج قسمتی چرنوبیل توسط شبکه HBO آمریکا شده است. سریالی که در مدت کمی بعد از پخش، مورد توجه غیرقابل پیشبینی تحسین بیش از اندازه قرار گرفته است. سریال در مسکو و در دومین سالگرد این حادثه در سال 1988، با اعتراف و خودکشی دانشمند هستهای شوروی والری لگاسوف (با بازی جرد هریس) آغاز و با مرگ او به دو سال قبل و لحظه وقوع انفجار چرنوبیل میرویم. آزمایشهای پنهانی و اشتباه برخی از مدیران در کنار اشکالات ساختاری نیروگاه عامل این حادثه بوده است.
کریگ مازن و یوهان رنک به عنوان نویسنده و کارگردان اثر، در خلق روایتی جذاب و پر تعلیق از حادثه چرنوبیل، یکی از سیاهترین فجایع بشری موفق عمل نمودهاند. فیلمنامه بسیار دقیق و حساب شده و کارگردانی درخشان و هوشمندانه این سریال بیننده را از همان ابتدا با خود همراه میکند و با کشش نسبتا بالا تا انتها درگیر میکند. همچنین رعایت جزئیات در فضاسازی با طراحی صحنه و لباس و تصویربرداری جذاب، تصویری عینی و واقعی از سالهای انتهایی پیش از فروپاشی شوروی و دوران جنگ سرد ارائه مینماید که از نکات درخشان چرنوبیل است. روایت منسجمی که با پرهیز از احساسات گرایی افراطی، بیننده را دل شوروی دوران جنگ سرد قرار داده و درام خود را بیشتر بر پایه مستندات تاریخی و علمی بنا نهاده است. بازی کنترل شده و چند لایه برخی از بازیگران به ویژه جرد هریس و امیلی واتسون نیز در پیشبرد این سریال بسیار موثر بوده است.
علیرغم روایت محکم و مملو از اطلاعات پیچیده علمی درخصوص مباحث هستهای و علل وقوع این حادثه، سریال دارای برخی لحظات گیرا و متاثر کنندهای ازجمله تخلیه و متروکه شدن شهر پریپیات (شهر اسکان کارکنان نیروگاه) از آدمها، مدفون شدن جنازه آتش نشانان در زیر سیمان و کشتار بیرحمانه حیوانات است؛ البته نمیتوان از نگاه جانبدارانه حاکم بر سریال به سادگی گذشت، نگاهی که باعث شده است تا تصویر غیرشفاف از وضعیت حکومت و قدرت سیاسی شوروی ارائه نماید.
چکیده جهان بینی و حرف اصلی سریال در مونولوگهای ابتدایی لگاسوف بیان میشود که همانا تاوان و بهای سنگین دروغ پردازی است. پنهان نمودن واقعیت توام با اشتباهات انسانی و سوء مدیریت در بحرانِ ایجاد شده، منجر به بروز سلسله خطاهای سریالی از سوی مدیران عالی رتبه شوروی در کنترل این فاجعه و توجیه این شکست همه جانبه است که با رفع تقصیر از گردانندگان اصلی و مقصر جلوه دادن آدمهای درجه چندم عمق این موضوع را نشان داده است.
جنگ سرد با شکل گیری جهانی دو قطبی و مناقشات سیاسی در دو بلوک شرق و غرب آغاز گردید. یکی از مهمترین مولفههای آن رقابت علمی و صنعتی و کسب دانشهای نوظهور از جمله دانش فضایی و هستهای بوده است. حادثه چرنوبیل دارای اثرات مخرب فراوان سیاسی و اقتصادی بوده است، بررسی و بیان این موضوع در سریال از منظر سیاسی بسیار قابل توجه بوده و نمیتوان رویکرد آسیب شناسانه و نقد منفی رفتار اتحاد جماهیر شوروی (بلوک شرق) از سوی سازندگان آمریکایی اثر (بلوک غرب) را به عنوان دو قطب درگیر جنگ سرد در زمان وقوع چرنوبیل را نادیده گرفت. نقدی که نمود عینی و تصویری آن در سریال، پنهان کاری، دروغ و عدم صداقت دولتمردان شوروی در درجه اول با مردم خود و همچنین جامعه جهانی می باشد.
نکته دیگری که خالقان سریال به دور از پرده پوشی و به صراحت بیان نمودهاند تاثیر این حادثه در سقوط کمونیسم و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد در سال 1991 است. از سوی دیگر زیانهای مالی بسیار بالای متحمل شده دولت در کنترل، پاکسازی و امحاء این فاجعه موجب بخشی از ورشکستگی مالی شوروی گردیده است.
به رغم تمامی موارد ذکر شده، بخش قابل توجهی از اهمیت و اقبال بالا و بیش از حد معمول چرنوبیل از سوی مخالفان استفاده از انرژی هستهای و انجمنها و تشکلهای حافظ محیط زیست است، چراکه تکرار بروز خطای انسانی منجر به حادثه چرنوبیل غیرقابل تصور نبوده است. هراس بیننده در حین و بعد از تماشای این سریال، استفاده ابرقدرتهای صنعتی و سیاسی ازجمله آمریکا، روسیه، فرانسه و چین از نیروگاههای اتمی در حال حاضر است که این امر بعضاً بدون نظارتهای مشخص و یکسان بوده و در واقع می توان این سریال را هشداری برای جهان امروز تلقی نمود. چراکه انفجار تمام نیروگاههای هستهای منجر به پخش شدن پرتوهای رادیواکتیوی و نابودی زمین برای مدت طولانی خواهد شد.
فارغ از اختلاف نظرها و مناقشات پیش آمده از سوی دولت روسیه درخصوص علل و چرایی وقوع چرنوبیل، صحت مباحث علمی مطروح شده از سوی سازندگان و مقصرین اصلی این رخداد، هم اکنون نیز مواد رادیواکتیو حاصل از انفجار در چرنوبیل به طور کامل از بین نرفته و این منطقه نیز ممنوعه و خالی از سکنه است و مینی سریال چرنوبیل کالبدشکافی به غایت هولناکی از این فاجعه تاریخی است. تصویری صریح، در برخی لحظات درخشان و با جزئیات از یکی از تراژیکترین وقایع دنیای معاصر.

مقدمه: کانر مانوی یک کاتولیک راستین است. شیفتهی عیسی مسیح. او یکی از نویسندگان وبسایت خبری/تحلیلی مشهور کاتولیک وُرلد ریپورت (یکی از اصلیترین تشکیلات رسانهای واتیکان) است. مانوی جز این متنی که مشخصاً در ارتباط با سینما نگاشته است، فعالیت جدی چندانی در حیطهی نویسندگی برای سینما ندارد. احتمالاً او یک فیلمبین عادیست که عموماً به سراغ فیلمهایی میرود که صدمهی چندانی به اعتقادات مذهبیاش نمیزنند. اما در این میان ممکن است فیلمها یا فیلمسازانی ناخواسته او را آزردهخاطر سازند. ریدلی اسکات از این دسته فیلمسازان برای مانوی است. فیلمسازی که به قول مانوی به شدت متاثر از آموزههای کاتولیکیست اما بدان باور و التزام ندارد. و این مشخصاً برای نویسندهی این متن غمناک است. و صد البته ترحمبرانگیز. متنی که مانوی دربارهی اسکات و فیلمهایش نگاشته است با عصبیتی قابل حدس آغاز و با بخشندگی و گذشتی مسیحاوار تمام میشود. مانوی مینویسد که این متن هرگز یک نقد فیلم، یا نقد فیلمساز نیست بلکه یک دعوتنامه است. دعوتنامهای برای توبه و اظهار پشیمانی. مانوی ادامه میدهد که اطمینان دارد اسکات با ساختن سکانسی از تضرع و زاری به سبک زائرین در بخشی از "قلمرو بهشت" به طور تلویحی توبه کرده است. سکانسی که البته در نسخهی نهایی فیلم به دلیل بیربط بودن به پلات اصلی فیلم، حذف شده و همین شاید دلیلی است بر صحت ادعای مانوی: "اگر ربطی نداشته چرا ساخته شده؟". مانوی باور دارد که اسکاتِ ناخداباور از سوی خدا طلبیده شده و در صفِ بوتهی سوزان است. حال چه آن را بپذیرد و چه نپذیرد: "نه من که تو مرا طلب کردهای و میشناسی."
ادامه مطلب اِلحاد سِر ریدلی اسکات
در «احمدِ جوان» سطحی از تاریکی وجود دارد که مخاطبان پیشتر در آثارِ ژان پیر و لوک داردن، برادرانِ بلژیکیِ خوش قریحهای که درامهای انسانی و واقعگرایانهشان تا به حال دوبار نخلِ طلای کن را برایشان به ارمغان آورده، ندیده بودند. درست مانندِ پدر و مادرهایی که بچههای مشکلدار را به سرپرستی میگیرند، این برادرانِ کارگردان نیز تا به حال در فیلمهایشان با چندین نوجوانِ پردردسر دست و پنجه نرم کردهاند. بهخصوص در «رُزتا»، «پسر» و «پسری با دوچرخه»، با اینکه شخصیتهای اصلی در شرایطِ سختی قرار میگیرند، اما میتوان در پسِ آن داستانها خوشبینیِ نهفتهای را حس کرد که در موردِ احمد جوان، نوجوانِ مسلمانِ افراطی شدهای که تلاش میکند معلمش را بکشد، این امر متفاوت است و ممکن است که دیگر نتوان او را نجات داد.
ادامه مطلب نقد فیلم احمد جوان Young Ahmed برادران داردن؛ درامی احساسی و انسانگرایانه 
9 سال از روزی که آکادمی هنر به طور رسمی در محافل هنری و خبرگزاریهای رسمی معرفی شد میگذرد. 9 سال از روزی که پیمان بستیم علی رغم تمام مشکلات در حوزه نشر الکترونیکی در کنار شما مخاطبان عزیز باشیم. شاید گاه برخی از دوستان به دلیل نداشتن عواید مالی کار تحلیلی و پژوهشی دلسرد شدند و از میان ما جدا شدند؛ اما دیگران سعی کردند با پشتکار بیشتر چراغ این پایگاه را روشن نگه دارند تا همچنان پس از 9سال تنها صفحهای باشد که برایش اخبار پیش پا افتاده، یادداشت برای کسب بازدید یا درآمدزایی کاذب از بازار مکاره صفحات مجازی اهمیتی نداشته و بر شعار اولیه پیوند جامعه آکادمیک و دیگر مخاطبان باقی مانده باشد. روزی که پیمان بستیم تا شاید آن آرزوی رولان بارت -که مطالب حلقه تِل کل در مورد مسائل روز روی دکه رود و مخاطب عام در کنار مخاطب دانشگاهی آن را بخواند- اینجا در مورد هنرهای گوناگون در حد توان اتفاق افتد و در کنار دانشجویان هنر، بشنویم و بدانیم مخاطب دیگری نیز سعی بر مطالعه دارد و چنین مطالبی را میخواند.
ادامه مطلب سرمقاله 9 سالگی تاسیس آکادمی هنر، نقد دانشگاهی و نقد روزمره
مینی سریال جدید شبکه HBO که پنج هفته پیش پخش آن شروع شد بالاترین امتیاز کاربران را برای یک سریال دریافت کرد.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر، سریال چرنوبیل که درباره بدترین فاجعه هستهای تاریخ ساخته شده رتبه نخست را در ردهبندی بهترین سریالهای تلویزیونی در سایت IMDB کسب کرد.
ادامه مطلب چرنوبیل رکورد امتیاز کاربران برای یک سریال را زد